به صبح، این غریبه ی روشن
لبخندی ندارم که بزنم
حالا از سیاهی شب سیاهترم
نگاه ملتهبم را کجا گم کرده ام؟
یا شاید؛
شاید آنرا کم کم از دست داده ام؟
در آیینه زیاد می نگرم
چیزی کم است
تمام اجزای صورتم سرجایش است
اما چیزی کم است
زیبایی ام نا پدید شده!
پس زیبایی ام در اشتیاق چشمهایم پنهان بود؟
( که نفهمیدم آخر گم شد یا آرام آرام ته کشید)
به همه می گویم
حالم خوب است، خیلی خوب
( دروغ هم نمی گویم)
نه! به هیچ چیز احتیاجی ندارم
نه! به هیچ کس
(رنگ قهوه ای چای و قهوه را هم
از زندگی ام حذف کردم
آب جوش، بی طعمی گوارایی دارد)
تو که از پرنده ها و خوشی و خوشبختی حرف می زنی
جلوی خنده ام( یا شاید گریه ام) را می گیرم
دست درون شکاف پیراهنم می کنم
قلب یخ زده ام را
کف دستت می گذارم.
گر بهترین دوستم نیستی لا اقل بهترین دشمنم باش
اگر غمخوارم نیستی لا اقل بزرگترین غمم باش
هر چه هستی بهترین باش چون بهترین ها
همیشه در یاد خواهند ماند
سلام
ببخشید که دیر کردم . آخه در حال عید دیدنی و از این جور حرفا بودم . از همه دوستان هم که نظر دادن ممنونم . فقط نمیدونم چرا به ممول و الهام عزیز یه حس خیلی خوبی پیدا کردم . امیدوارم بتونم دوست خوبی براتون باشم . در ضمن
عید همگی مبارررررک
سال نو می شود
دریغ دلمان تازه نشد
تن هر شاخه بی بر
از برگ سبز می شود
اما تن ما از جور غم آزاد نشد
باز هم در حسرت پرواز
آسمان را بو می کشیم
ضجه ها هست هنوز
شهر از ظلمات شب آزاد نشد
به گمانم سال باز هم قحطی عشق باشد
که هزار گهواره ی عشق می جنبد
اما بذر عاشقی کمیاب است
باز هم شادمانی بی دلیل که حسرت را مرهمی نیست
باز هم بوی عید و نای عشق می آید
باز هم صلیب عشق را بر دوش باید کشید
باز هم از سکوت عشق باید سخن گفت
کنایه به عید می زنم
عید بر شما مبارک باد
سلام
امیدوارم که خوب باشید. پیشاپیش عید نوروز رو بهتون تبریک می گم . امیدوارم سال خوب و پر برکتی برای شما و خانواده محترمتون باشه
رها 15 ساله هستم و در حال حاضر در تهران زندگی می کنم . گفتم تو این 14 15 روز عید که تعطیلم از فرصت استفاده کنم و بتونم لحظاتی رو با شما باشم . اگر بتونم هر روز یا 2 روز یک بار آپ می کنم . البته با نظرات شما
و در آخر آرزوی سلامتی و شادابی رو برای همتون دارم
فعلا بای
زندگی جاده ایست که در هر یک قدم از آن
تابلوی دور زدن ممنوع قرار داده اند
پس از پارک کردن در این جاده
خودداری کن و همیشه
به فکر سبقت
باش